هوای باقرشهر همزمان با میلاد امام رضا(ع) با عطر حرم آمیخته بود؛ نه از راه دور، که با پرچم سبز و مقدس گنبد طلا، که با دستان خادمان آستان قدس رضوی، تا دلِ مردم آمد.
همین که نوای "یا رضا" در فضا پیچید و پرچم از میان جمعیت گذشت، اشکها بیهوا روان شد. انگار مشهد آمده بود مهمان دلهای خاکی، به خانههایی که دلتنگ صحن انقلاب بودند.
در آن لحظه، جشن فقط جشن نبود؛ زیارت بود. جمعیتی که شاید سالها حسرت گنبد طلا را داشتند، دلسپرده به تکهای از صحن رضوی، ایستاده بودند به احترام.
در دل شور و اشک و دعا، خادمان برای همه دعا کردند؛ برای شادی دلها، برای آرامش شهر، برای شفای مریضان، و برای تداوم این مسیر معنوی.
و باقرشهر، امشب، نه فقط میزبان یک جشن، که زائر مشهد بود...
زائری که نه با پای پیاده، نه با قطار، که با دل آمده بود به ضیافت رضوی.